متاسفانه شکست کسب و کار اتفاقی است شایع و این فقط استارت آپ ها و کسب و کارهای کوچک را شامل نمی شود. ۵۰ درصد از شرکت هایی که نامشان در فهرست فورچون ۵۰۰ آمده است و ۲۰ سال پیش وجود داشته اند، اکنون جز یادی از آن ها باقی نمانده است.
امید به زندگی شرکت های چندملیتی محدود و شکننده است. نشریه فوربس نگاهی داشته است به ۱۰ دلیل عمده ای که کسب وکارها طی ده سال آینده دچار شکست می شوند:
۱۰ دلیل اصلی شکست کسب و کارها در ۱۰ سال آینده
۱- رضایت از خویشتن
غرور قاتل سازمان و کسب و کار است. به محض اینکه رهبران از خود راضی می شوند، دچار افت و پسرفت خواهند شد. شرکت ها برای موفقیت، به سکانداران متواضع نیاز دارند که در عین حال نیروی محرکه ترس را داشته باشند که در آن ها برای اقدام، انگیزه ایجاد کند. صاحبان کسب و کار باید بدانند که نمی توانند بر موفقیت های گذشته یا حال تکیه کنند چون این آسوده خاطری موجب می شود شرکت شان عقب بیفتد.
۲- اولویت ندادن به توسعه پایدار
وظیفه شماره یک هر کسب و کاری کمک به تبدیل دنیا به مکانی بهتر و عادلانه تر است. هر کسب و کاری باید به مهم ترین چالش های پایداری و ثبات در جهان رسیدگی کند. مصرف کنندگان و سرمایه گذاران در حال حاضر خواستار پاسخگویی بیشتر سازمان ها در مورد پایداری و تنوع، برابری و شمول هستند و این روند همچنان به رشد خود ادامه خواهد داد.
۳- نادیده گرفتن نیازهای مشتری و عدم ارائه ارزش
هر چیزی که یک شرکت ارائه می دهد باید برای مشتریان ارزش ایجاد کند و زندگی آنها را بهتر و آسان تر کند. اولویت دادن به مشتریان در فروش همچنین به معنای ترس از رها کردن محصولات و خدمات موجود و خلاص شدن از شر هر چیزی است که برای مشتریان ارزش افزوده ندارد.
۴- فقدان نوآوری و عدم تطبیق با روندهای متغیر بازار
دنیای ما با سرعت باورنکردنی در حال حرکت و رشد است و هر روز راه های جدید و نوآورانه ای برای ارائه محصولات و خدمات در حال ظهور است. شرکت ها باید بی وقفه نوآوری کنند تا بتوانند مزیت رقابتی خود را حفظ کنند. بسیاری از شرکت ها برای تغییر محصولات، خدمات یا فرآیندهای تثبیت شده مردد هستند اما اگر این کار را نکنند، تعداد زیادی از نوآوران وجود خواهند داشت که تمایل بیشتری به تغییر دارند. آن شرکت ها رهبری را بر عهده خواهند گرفت.
برای مطالعه بیشتر مقاله نوآوری مخرب را مطالعه فرمایید.
۵- شکست در پذیرش تحول دیجیتال و فناوری
ما هرگز در زمانی زندگی نکردهایم که فناوریهای متحول کننده زیادی داشته باشد. روندهای فناوری مانند یادگیری ماشینی، رباتیک، بلاک چین و متاورس در حال اصلاح هر کسب و کار در هر صنعتی هستند.
به دلیل سرعت سریع تغییر و تبدیل شدن فناوری به اولین و مهمترین در دنیای تجارت هر کسب و کاری باید خود را به عنوان یک شرکت فناوری در نظر بگیرد و این تحولات دیجیتال را در اولویت قرار دهد.
۶- تلقی نکردن داده ها به عنوان یک دارایی شرکت
داده ها و اطلاعات مایه حیات شرکت های موفق هستند. آنها از داده ها برای کمک به تصمیم گیری های تجاری بهتر، درک مشتریان و روندهای بازار، ایجاد محصولات و خدمات هوشمندتر و بهبود فرآیندهای تجاری خود استفاده می کنند. اما همه این داده ها با مسئولیت بزرگی همراه است. شرکت ها باید اطلاعات را ایمن نگه دارند و از تمام قوانین امنیتی قابل اجرا پیروی کنند. شرکتهایی که در آینده موفق میشوند باید یک استراتژی قوی داشته باشند که در عین حفاظت از دادههایشان بیشترین استفاده را ببرد.
۷- ناتوانی در جذب و حفظ استعدادهای برتر
جذب و حفظ استعدادهای برتر برای سازمانهای امروزی یک چالش است اما همیشه درست است که مردم قلب هر شرکتی هستند. شرکت هایی که موفق می شوند روی توسعه فرهنگ درست کار می کنند و تنوع را در اولویت قرار می دهند. آنها همچنین در حال اجرای سلسله مراتب و ساختارهای مدیریتی ساده تر و چابک تر هستند که در آن افراد احساس خوبی دارند و می توانند معتبرترین خود باشند.
۸-عدم توسعه مهارت های آینده
مهارت های مورد نیاز برای موفقیت در کار سریعتر از همیشه در حال پیشرفت هستند و نیمه عمر مهارت های امروزی به سرعت در حال کاهش است. هر سازمانی باید اطمینان حاصل کند که کارکنانش به طور مستمر مهارت های مناسب را توسعه می دهند، در غیر این صورت آنها به سادگی عقب خواهند ماند.در مسیر زندگی هر شخص برای رسیدن به موفقیت، نیاز به مهارتهای فردی و اجتماعی دارد که با فراگیری آن میتواند پیشرفت خود را تضمین کند
۹- شکست در ایجاد شراکت قوی و ادغام با دیگران
هیچ کسب و کاری نمی تواند به صورت مجزا فعالیت کند، و در دنیای امروز، ایجاد روابط شریک قوی و انعطاف پذیر و زنجیره تامین مهم تر از همیشه است. برای رهبران کسب و کار، این ممکن است به معنای شراکت با رقبای سنتی باشد – نوعی رقابت تعاونی به نام “coopetition” – برای مقابله با بزرگترین چالش های صنایع خود.
۱۰-عدم اعتبار و شفافیت
برای ایجاد و حفظ یک سازمان موفق، باید اعتماد سهامداران و مشتریان خود را داشته باشید. به دست آوردن این اعتماد مستلزم شفافیت، اصالت و صداقت است – حتی زمانی که همه چیز اشتباه پیش می رود. سازمان ها باید هدف و ماموریت خود را به اشتراک بگذارند و در مورد فرآیندهای تجاری که بر مشتریان تأثیر می گذارد شفاف باشند.
علت پنهان شکست کسب و کار
فقدان طرح کسب و کار یا بیزینس پلن بسیاری از کسب و کارها به دلیل عدم برنامه ریزی کوتاه مدت و بلند مدت شکست خواهند خورد. طرح کسب و کار شما باید شامل مکان شرکت شما در چند ماه آینده تا چند سال آینده باشد. اهداف و نتایج قابل اندازه گیری و همچنین لیست وظایف خاص با تاریخ ها و مهلت ها را شامل شود.
سخن آخر
مهم نیست که چقدر به یک ایده یا نوع خاصی از کسبوکار علاقه دارید، باید در مورد کسبوکار تحقیق کنید تا مطمئن شوید که آیا چنین نوع کسبوکاری در شرایط شما سودآور است یا خیر. اشتیاق کلید موفقیت در تجارت است اما نمیتواند سودآوری را تضمین کند.
لازم است که برای جلوگیری از ورشکستگی کسب و کار، تحقیقات بازار کاملی انجام دهید و قبل از اینکه وارد هر کسبوکاری شوید. آموزشهای لازم در آن حوزه را ببینید.
زمانی که شرکت ها بخواهند توسعه پیدا کنند، تمرکزشان بر روی توسعه مهارتها و بهبود عملکرد کارکنان بیشتر میشود و بیشتر به آموزشهای رسمی و غیررسمی در محل کار خود بها میدهند و قطعا استفاده از کوچینگ یکی از مهم ترین راهکارها برای توسعه ظرفیتهای فعلی سازمان و جلوگیری از شکست میباشد
منبع :مجله فوربس