بله، همهی ما میدانیم که باهوش بودن بسیار اهمیت دارد. اما باید خاطرنشان کرد که باهوش بودن لزوما به این معنی نیست که آی کیوی بالایی دارید. بلکه میتواند به معنی یک انسان معمولی باشد که نقش آی کیو در آن مطرح نیست. که درباره ی حوزه تخصصی خودش نیز دانش زیادی دارد. داشتن آی کیوی بالا میتواند برای موفقیت در زندگی حرفه ای کمک شایانی کند. اما مهم ترین عامل برای رسیدن به موفقیت نیست
شگفت زده شدید؟
مهم ترین عامل EQ است. EQ خوب حتی برای حرفه ی شما نیز بهتر است. در این پست، به علت این حرف میپردازیم. با پدیده فکر مهتر همراه باشید.
چرا EQ در کسب و کار با اهمیت است؟
اگر سریال The Bing Bang Theory را دیده اید، قطعاً با شخصیت Sheldon آشنا هستید. او بسیار باهوش است یعنی آی کیوی خوبی دارد اما هیچ نظری دربارهی اینکه دیگر مردم اتفاقات را چطور احساس میکنند و چه فکری دارند ندارد! کسی که نتواند رفتار خودش را به خاطر نیاز فرد دیگر تغییر داده و خود را تطبیق دهد از EQ پایینی برخوردار است.
در مقابل، کسانی هستند که در شرکت اپل با ایدهی آیفون روی کار آمدند. آنها یک چیز کاملاً جدید ایجاد کردند و به طور قطع به EQ هوش هیجانی بالایی جهت خلق آن نیاز داشتند. محصول آنها برای همه ی افراد طراحی شد. از نوجوانان گرفته تا مادربزرگها !آنها خواسته ی مردم را دریافتند. حتی کسانی که تا زمان دسترسی به محصول نمیدانستند چرا به آن نیاز دارند را هم درک کردند. این همان EQ ست. درک کردن مردم، خواستهها و آرزوهای شان!
EQ می تواند کارهایی فراتر از آنچه آی کیو برای شما انجام میدهد، انجام دهد. همینطور، میتواند تفاوت بین کسب و کار موفق و شکست خورده را رقم بزند.
Jim Whitehurst مدیرعامل شرکت Red Hat در کتاب جدیدش توضیح میدهد که: اگر شما باهوش ترین فرد در جایی باشید تا کسی نباشد که از این ظرفیت استفاده کند، این هوش بی فایده است
وقتی شما با دیگران و با برقراری ارتباط با آنان کار میکنید یعنی نمیتوانید به کسی دستور انجام کاری را دهید! توانایی شما به “گوش دادن، پردازش” و “به تنهایی مالک چیزی نبودن” به طرز شگفت آوری در مدیریت باید بالا باشد و گرنه بسیار معمول بود که سازمانها “بهترین” کارگران را برای سِمتهای مدیریتی به جای کسی که مهارت مدیریت داشته باشد ارتقا می دادند.
اگر شما هم هر روز پشت میزی که نشسته اید مشغول انجام وظایف هستید اینکه چه اندازه در درک دیگران مهارت دارید اصلاً حائز اهمیت نیست! موضوع فقط این است که شما از وظایف خود درک کافی داشته باشید. در واقع شما یک شغل با محوریت آی کیو را دارا هستید. اما اگر درباره ی مدیریت و رهبری میاندیشید باید بگوئیم که حق با Whitehurst است.
رهبران خوب باید اعضای تیم و مشتریان خود را درک کنند که انجام صحیح این امور خواستار EQ می باشد.
در زمان استخدام، نقش آی کیو چیست؟
Whitehurst میگوید که شما باید کسانی را استخدام کنید که نشان میدهند به خوبی گوش فرادادن را یاد دارند. رهبری، هنر به انجام رساندن کارها با دیگران است. شما باید سعی کنید که یک تیم متعادل بسازید که قادر باشد هر چالشی را که با آن مواجه میشود مدیریت کند. پیشینه ی افراد، تنوع شخصیت و دیدگاهها، منجر به تشکیل یک تیم قدرتمند میشود. انتخاب افراد کنجکاو با نقاط قوت و دیدگاههای متنوع نیز برای ساخت یک تیم موفق بسیار لازم است. یک تیم با عملکرد خوب، می داند که چطور باید به اعضای خود گوش فرا دهد، حتی سخت ترین مسائل نیز بدین طریق به قطعههای کوچک تری تبدیل میشوند که در نهایت، نتایج بهتری را به همراه میآورد.
شما باید توانایی صحبت کردن با دیگری را داشته باشید. باید همه چیز را از جوانب دیگر مورد مشاهده و بررسی قرار دهید. یک شخص با EQ خوب، به خوبی گوش میده ، سوال میپرسد و می داند که “قرار نیست هر چیزی که میشنود درست و حق باشد!”
برخی افراد که از آی کیو IQ بالایی برخوردارند میدانند که حق با خودشان است. در نتیجه گوش کردن را متوقف میکنند و به همین دلیل است که گاهی شکست میخورند! برای سنجش میزان هوش عقلانی خود تست iq رایگان را انجام دهید.تست هوش به شما کمک می کند تا بیشتر با ضریب هوشی خود در کنترل احساسات آشنا شوید.
همه ی افراد با ای کیو متفاوتی به دنیا می آیند. برخی از ای کیو پایین و برخی از ای کیو ی بالایی برخوردارند. اگر خودتان را جزو افراد با ای کیو پایین میدانید لزوماً به این معنی نیست که همه ی توانایی شما در انجام چندکار غیرضروری محدود شده باشد. بلکه می توانید با انجام برخی تمرینها و تکنیکهای ویژه، ای کیو ی خود را بالا ببرید. در ادامه برخی از این راهکارها را خدمت شما عزیزان ارائه میدهیم:
به هنگام صحبت کردن دیگران، نوت برداری کنید.
این کار باعث میشود بجای اینکه به عکس العمل بعدی بیندیشید، دقیقاً به صحبتهای آنان در همین لحظه تمرکز کنید.
اجازه دهید که ابتدا، دیگران ایده شان را بیان کنند
خصوصاً اگر در گذشته “رئیس” بوده اید، این مورد بیش تر حائز اهمیت میگردد. اگر همیشه خودتان شروع کننده باشید دیگران سعی می کنند ایدههای شما را به خودتان بازگردانند. (مانند آینه عمل می کنند) استفاده از قانون ۳۰ به ۷۰ با پرسش یک سوال باز بسیار مهم است. دقت کنید فرد دارای خصوصیات برونگرایی است یا درونگرایی. افراد درونگرا گارد دارند و برای شکستن یخ آنها باید از سوالاتی استفاده شود که بتواند او را به سخن بیاورد.
در دوره خودفروشی و هوش خیابانی به بحث اینکه چگونه در مذاکره فروش بتوانیم طرف خود را متقاعد کنیم بحث های جالبی کرده ایم. پیشنهاد می کنیم دوره خودفروشی را مطالعه کنید.
نظر سنجی در مورد نقش آی کیو
با نظرسنجی در مییابید که آنها واقعاً چطور میاندیشند. شرکتها، معمولاً قبل از اینکه محصولی را به بازار عرضه کنند بر روی گروههای خود تمرکز مینمایند. در واقع، یک راه برای اجبار کردن قدرتهاست تا از نظرات دیگران آگاه شوید.
مخصوصاً افرادی را با پیش زمینههای متفاوت نسبت به خودتان استخدام کنید.
به دنبال افرادی باشید که نسبت به شما با روش متفاوتی رشد کردهاند. در مدارس و دانشگاههای دیگری تحصیل کردهاند و دیدگاههای متفاوتی نسبت به شما دارند. خوشبختانه هر کسی میتواند با استفاده از مهارتهای لازم، EQ خود را بهبود ببخشد که نتیجه ی آن بهبودی کسب و کار و رونق حرفهی شخصی خودتان است.
در متن بالا ما چند روش از نقش آی کیو را به شما پیشنهاد دادیم که میتواند به کنترل هیجانات شما بسیار کمک کند اما تنها این تمرینها کافی نیستند و البته این را هم در نظر داشته باشید که شما برای کنترل هیجانات خود در درجه اول باید با استفاده از تست هوش هیجانی میزان درجه خودآگاهی خود را بررسی کنید. سپس با یاد گرفتن تکنیکها و مهارتهای لازم در کلاسهای آموزشی هوش هیجانی مدرسه کسب و کار آیا نسبت به بهبود مهارت فردی خود اقدام کنید.
پرسش و پاسخ :
- در محیط کار چگونه میتوانیم احساسات خود را کنترل کنیم؟
- در زمانی که مضطرب هستید رفتار خود را کنترل کنید. اندکی صبر کنید تا اضطراب برطرف شود.
- زمانی که نا امید هستید دنبال این باشید که چگونه آن را کنترل و از دست آن رها شوید. در دام زندگی گرفتار نشوید.
- اگر در کاری شکست خوردید نا امید نشوید. با برنامه منجسم و قوی تر از گذشته یک چشم انداز روشن برای خود ترسیم و مطابق آن عمل کنید.
- از حسادت به دیگر همکاران دوری کنید. هر شخصی بر اساس لیاقت با عملی که انجام داده به مقام رسیده است.
- احساساتی که برای ما ضرر دارد را چگونه مدیریت کنیم؟
حس منفی را از خود دور کنید. به دنبال احساسات مثبت در خود یا اطرافیان باشید. تشخیص اینکه کدام مثبت یا منفی است بسته به مهارت فردی شما در لحظه دارد. پیشنهاد میکنیم به جای سوار شدن روی احساسات به فکر گونگی کنترل احساسات را یاد بگیرید.
- بهترین و ساده ترین تعریفی که میتوان از تسلط عاطفی کرد چیست؟
تسلط عاطفی روشی ست که به شما کمک میکند حالات عاطفی خود را در هر لحظه به مسیر درست و به موقع خود تغییر دهید. ما به این فرآیند هوش عاطفی می گویم. در حقیقت یکی از مهم ترین تواناییهای هر انسانی برای رسیدن به رشد و موفقیت در زندگی همین هوش عاطفی است. زیرا افرادی که هوش عاطفی بالایی دارند همواره میتوانند در ارتباط با سایر انسانها بسیار موفق عمل کنند و همین رابطه اجتماعی خوب موجب می شود در همه عرصههای زندگی خود از جمله جنبه کسب و کار بتوانند بسیار موفق بوده و به سوی اهداف از پیش تعیین شده حرکت نمایند.