در ابتدای هر کاری, تردیدی میان شراکت و یا انجام کار به تنهایی وجود دارد. در این شرایط، افراد به دلیل مشکلات مالی و یا استفاده از تجربه افراد دیگر, تصمیم به انجام کار به صورت شراکتی میگیرند. تصمیم نهایی شما باید با چشمانی باز گرفته شود و در نظر داشته باشید که اگر صداقت و شفافیت کافی در ارتباطات شما و شریکتان وجود داشته باشد چه بسا با این تصمیم کسب و کارتان هم به شکوفایی لازم برسد و سرنوشت کسب و کار شما شکست شراکت شما نباشد.
بنا بر مفهومی که از قانون تجارت استنباط میشود, شرکت قراردادی است که بر اساس آن اعضا یا شرکا سود حاصل از سرمایه را تقسیم میکنند. اما به نظر شما مهمترین عوامل شکست شراکت در کسب و کار ها چیست؟
در علم حقوق، شراکت یکی از موضوعاتی است که آثار خوب و بد فراوانی دارد. بارها دیده و شنیدهاید که بسیاری از افراد در شراکت با شکست روبرو میشوند. اما ریشه این شکست کجاست؟ چگونه میتوان یک شراکت موفق داشت؟
مهمترین عوامل شکست شراکت در کسب و کارها چیست؟
در اینجا به مهمترین عوامل شکست در شراکت از دیدگاه کارشناسان کسب و کار خواهیم پرداخت:
۱ – عدم مشورت با وکلا و افراد خبره
در آغاز هر شراکت بهترین کار مشورت با وکیل و افراد خبره جهت تعیین چارچوبی قانونی برای شراکت میباشد. فقدان قرارداد مناسب برای سرمایهگذاری مشترک از مهمترین عوامل شکست شراکت کاری میباشد.
۲- تفاوت میان اهداف شرکا
دومین عامل مهم در شراکتهای کاری, سازش پذیری در اهداف و موفقیتهاست. اهداف طرفین باید مشترک باشد. هدف از شراکت میتواند کسب سود، شهرت، برند سازی، اهداف معنوی و غیره باشد. آنچه که در یک شراکت مهم است اهداف مشترک شرکا میباشد. درصورتیکه اهداف شرکا مشترک نباشد، برای مثال اگر یکی از شرکا هدف کسب سود و دیگری به دنبال اهداف معنوی باشد، شرکا دچار تعارض و شراکت منجر به شکست خواهد شد.
۳- فرهنگ کسب و کار
سومین عامل و یکی از مهمترین عوامل تاثیرگذار بر شراکتها نقص در فرهنگ شراکت میباشد. فرهنگ، باور عمیقی است که ما نسبت به خط قرمزها, بایدها و نبایدها داریم. فرهنگ شراکت به معنای پذیرش شرایط طرف مقابل و کمک به پیشبرد پروژه و حل چالشهای کاری میباشد. در این حالت زیادهخواهی یک یا تمامی شرکا سبب بروز مشکلات و شکست در شراکت میشود. اغلب هدف افراد از ورود به یک کسب و کار رسیدن به یک حاشیه سود مطمئن است. به یاد داشته باشید، اگر رقابت قدری بیشتر شود و با رقبای بزرگ و کشورهای دیگر وارد رقابت شویم, مطمئنا شراکت امری الزامی خواهد شد.
۴- تعیین چارچوب قانونی
مشورت با وکلا در ابتدای شروع شراکت کاری و مشخص شدن سهم هر شخص در شراکت موجب بروز مشکلات بسیار کمتری خواهد شد. وقتی افراد به طور دقیق بدانند سهمشان در شراکت چقدر است، حقوق و منافع قانونی خود را از همان ابتدای کار میدانند و همچنین هزینه سرمایه اولیه و انرژی که هر فرد باید در این شراکت صرف کند نیز مشخص میشود. مشخص شدن این موارد منجر به ایجاد یک چارچوب قانونی میشود که این همان شراکت نامه ابتدایی است که میان شرکا منعقد میشود.
۵- انتخاب بهترین شریک کاری
انتخاب شریک کاری یک امر سلیقهای میباشد. شرکا باید بدانند که در زمینههای مختلف باید مکمل یکدیگر باشند. فرد اضافه در شراکت کسی است که در صورت عدم وجود او شخص دیگری بتواند انرژیای را که او صرف میکند، صرف کند و کاری که او به راحتی انجام میدهد را با همان کیفیت انجام دهد.
شناخت افراد در انتخاب شریک یک امر بسیار ضروری است. اگر ما در شناخت افراد مهارت کافی داشته باشیم، میتوانیم از گروههای مختلف دوستان, رقبا و هر شخصی که در حوزه کاری ماست و فعالیت مکملی انجام میدهد را به عنوان شریک کسب و کار خود انتخاب کنیم. اما چنانچه در شناخت افراد دارای مهارت کافی نباشیم بهتر است شریک کاریمان را از میان دوستان خود انتخاب کنیم.
۶- کوتاهی افراد در قبال انجام وظایف
از مهمترین عوامل شکست شراکتها, کوتاهی افراد در قبال وظایف و مسئولیتپذیری است که در آغاز شراکت به عهده گرفته بودند. برای مثال یکی از شرکا در ابتدای کار، پرداخت قسمتی از هزینههای مالی را به عهده میگیرد اما پس از مدتی از آغاز شراکت به گونهای دیگر رفتار خواهد کرده و به تعهدات خود پایبند نخواهد بود.
به همین دلیل نیاز است تا آوردههای آنان بررسی، ارزشیابی و آزموده شود. همچنین گاهی ممکن است نیاز یکی از طرفین به شریک برطرف شود، بنابراین شراکت به شکست منجر خواهد شد. به عنوان مثال وقتی فردی ادعا میکند که N تومان منابع تأمین خواهد کرد، حساب بانکی و گردش مالی او بررسی شود تا مشخص شود که آیا این فرد اعتبار و پتانسیل این را دارد که چنین مبلغی را تأمین کند؟ در مورد تخصص افراد نیز تست متفاوتی وجود دارد. به هر حال کسی که ادعا میکند به لحاظ تخصصی میتواند در شراکت مفید باشد، باید رزومه متناسب داشته باشد که نشان دهنده پتانسیلها و موفقیتهایش در آن زمینه باشد.
۷- تفاوت اهداف مالی شرکا
یکی از عوامل مهم شکست در شراکتها داشتن اهداف مالی کوچک است. گاهی بعضی از افراد دیدگاه مالی گستردهای ندارند و پس از به ثمر رسیدن شراکت به همان رقمهای کوچک قانع میشوند و به اهداف بزرگتر فکر نمیکنند. این در حالی است که امکان دارد برای شریک دیگر این رقم قابل قبول نباشد و در پی اهداف بزرگتری باشد. در این حالت به دلیل اینکه شرکا همپای هم نیستند دچار مشکل خواهند شد که این تنها به فرهنگ شراکت و کار تیمی باز میگردد.
با توجه به موارد ذکر شده, برای داشتن یک شراکت موفق بهتر است در ابتدای شراکت با مراجعه به وکلا و افراد خبره یک چارچوب مناسب برای شراکت تعیین کرد و سهم هر شخص از منافع, انرژی و منابعی که صرف میکند مشخص باشد. همچنین راهکار دیگر این است که آوردهها واقعی باشند. یعنی ادعای طرفین قابل تضمین گرفتن باشد و بتوان روی آن حساب باز کرد. در صورتی که امکان تضمین گرفتن وجود نداشته باشد، باید ارزشیابی انجام شود.
کار کردن روی فرهنگ شراکت، کار تیمی و انعقاد قرارداد محکم و اساسی از موارد مهم و اساسی در داشتن یک شراکت موفق میباشد.
در پایان باید یادآور شویم که شراکت کردن یا نکردن انتخاب دشواری است و بهتر آنکه پیش از هرگونه اقدام همه چیز را روی کاغذ بیاورید. توجه داشته باشید که، در یک همکاری و شراکت سالم، طرفین به قدری با یکدیگر صمیمی و نزدیک میشوند که از این مساله به شگفت خواهند آمد.
در واقع هر عملی که شما یا شریکتان انجام دهید بر دیگری اثر خواهد گذاشت. شراکت شما را به یکدیگر نزدیک میکند و دیگر از اینکه دچار ضرر شوید نگرانی به خود راه نمیدهید و میدانید که در پیروزی و شکست یک نفر دیگر هم با شماست و شریک کاری شما به عضوی از خانوادهتان بدل میشود. در هر صورت با چشمان باز دست به چنین کاری بزنید و مطمئن باشید که کار و زندگی خصوصی به هیچ وجه به صورت کامل از هم جدا نیستند.