یکی از موارد مهم در موفقیت به ویژه برای کسب و کارهای نوپا داشتن روحیه تیمی در میان پرسنل است که موجب می‌شود همگی با هم منافع کسب و کار را بر خواسته‌های شخصی اولویت بدهند. البته این هنر مدیریت و شناخت تفاوت کار تیمی و کار گروهی است که بتواند این روحیه را به گروه تزریق کند و در آن‌ها باور ایجاد کند که موفقیت کسب و کار موفقیت تک تک اعضا نیز می‌باشد.
یکی از مسائلی که سال هاست همه در مورد آن صحبت میکنند دلیل موفقیت‌های بزرگ کشور ژاپن و به ویژه برندهای موفق این کشور مانند تویوتا، نیسان، هوندا، پاناسونیک و سونی است. یکی از اصلی ترین دلایل موفقیت آن‌ها روحیه کار گروهی است که در ملت ژاپن به طور کلی نهادینه شده است.
اگر به نتایج مسابقات المپیک دقت نمایید، سال‌ها هیچ گونه موفقیتی در ورزش‌های تیمی نصیب ورزشکاران ایرانی نمی‌شد و اکثر موفقیت ها در رشته های انفرادی مانند کشتی آزاد و فرنگی، تکواندو، وزنه برداری و حتی پرتاب دیسک بدست می آمد. به همین جهت بسیاری باور داشتند که ما ایرانی‌ها روحیه کار گروهی با همدیگر را به خوبی نداریم.
البته خوشبختانه خود ورزش در چند سال اخیر مثال نقض این موضوع را نیز به ما ارائه کرد و موفقیت‌های چشمگیر والیبال کشورمان نشان داد، ما هم اگر بخواهیم می‌توانیم در کارهای گروهی نیز حتی بیش از موارد فردی به موفقیت دست یابیم. اما در سال‌های اخیر که این مسائل بشدت در ذیل علم مدیریت کسب و کار مورد توجه قرار گرفته و به صورت ریز و با جزئیات بررسی می‌شود حتی به تفاوت کار تیمی و کار گروهی هم پرداخته می‌شود. در این مطلب قصد داریم با ارائه تعریفی دقیق از تیم و گروه به تفاوت کار تیمی و کار گروهی و نیز تیم سازی بپردازیم. تا پایان مطلب همراه ما باشید.
تیم چیست؟
در حقیقت برخی گروه کاری را همان تیم میدانند که البته از نظر علم مدیریت کسب و کار، دوره MBA این تعریف غلط است. در نگاه اول تیم و گروه تفاوت خاصی با هم ندارند. هر دو از اعضای مختلفی تشکیل می‌شوند که در قالب مجموعه به فعالیت مشغول هستند. اما برای هر کدام از نظر علم مدیریت تفاوت‌هایی وجود دارد.
در واقع تیم از دو یا چند نفر عضو تشکیل شده که روابط و وابستگی‌های متقابلی با همدیگر دارند تا در نهایت با هم به اهداف مورد نظر خود دست یابند. همین روابط متقابل و اهداف مشترک نقطه وصل این افراد است که باعث می‌شود به تبادل اطلاعات بپردازند و سعی کنند بهترین تصمیمات را هر کدامشان در حوزه مسئولیت خود اتخاذ کنند تا در نهایت یکدیگر را برای جلو بردن مجموعه و رسیدن به اهداف مشترک یاری نمایند. هر یک از اعضای این تیم در جایگاه سازمانی خود سهم و نقش مشخصی از پیش برد کارها را دارند و در نهایت با هم افزایی، اهداف جمعی قابل دسترس تر می‌شود. در حقیقت عملکرد جمعی در اثر این هم افزایی بهتر و بالاتر از عملکرد فردی هر یک از افراد است.
در تیم، افراد با توانایی‌ها و تخصص‌های مکمل یک دیگر جمع شده و علاوه بر انجام مسئولیت تخصصی خود، برای رسیدن به اهداف مشترک تعهدی دسته جمعی دارند تا بتوانند اهداف تیم را تحقق بخشند. این میزان از تعهد متقابل که بین اعضای تیم است هرکز در یک گروه کاری وجود ندارد. از مهم ترین ویژگی‌های یک تیم، انسجام و هماهنگی بالا میان اعضای آن است، که موجب می‌شود به راحتی در حین مشکل در انجام وظایف هر کدام، دیگران با تمام نیرو به کمک وی بشتابند.
گروه چیست؟
اما در یک گروه هر یک از افرادی که کنار هم کار میکنند، مسئولیت خود را دارند و بیشتر به فکر خود و انجام مسئولیت خود هستند و هم افزایی خاصی میانشان صورت نمی‌گیرد و سعی در پوشش اشکالات و ضعف‌های همدیگر، مانند تیم را ندارند. در حقیقت فعالیت اعضای گروه وابستگی خاصی به دیگر اعضا ندارد و افراد به طور معناداری به هم وابسته نیستند. در گروه هر فرد شرح وظایف مشخصی دارد و بر طبق وظایف از پیش تعیین شده خود کار می‌کند. تعریف گروه را بر این اساس می‌توان مجموعه افرادی دانست که در قالب یک مجموعه کنار هم فعالیت میکنند و وظایف و مسئولیت ها هر یک کاملا مشخص شده است و هر کدام از اعضا فقط در قالب وظایف تعیین شده فعالیت میکنند.
یکی دیگر از تفاوت‌های گروه و تیم این است که اعضای گروه مشارکت محدودی در فعالیت‌‌های برنامه ریزی در داخل مجموعه دارند و یا اصلا مشارکت خاصی ندارند، این در حالی است که اعضای تیم نسبت به نقش و جایگاه خود در تیم احساس مسئولیت دارند و به شدت نسبت به تحقق هدف تیم متعهد هستند و به همین سبب به صورت خود سازمانده عمل میکنند. همچنین اعضای یک گروه ممکن است انگیزه زیادی برای مشارکت فعالانه در فعالیت‌ها داشته باشند، اما به منظور دریافت پاداش فردی، یا به علت داشتن رابطه خصومت آمیز با دیگر اعضای گروه، معمولا از بیان ایده خود خودداری میکنند و در واقع مجموعه را از طرح خود که می‌تواند موفقیت جمعی در پی داشته باشد، محروم می‌دارند.
اما در طرف مقابل، اعضای تیم با اشتیاق فراوان و بدون دریغ کردن، دانش و مهارت خود را با دیگران به اشتراک می‌گذارند، چون میدانند که موفقیت فردی هر یک از آن ها در گرو موفقیت تیم است. این باور قلبی که در میان اعضای تیم به وجود می‌آید، موجب هم افزایی بیشتر میان اعضای تیم برای نیل به موفقیت جمعی می‌شود. مساله مهم در این مقوله این است که این روحیه در برخی افراد به صورت ذاتی وجود دارد که موجب می‌شود آن ها برای کار تیمی مناسب تر باشند. البته انسان همواره می‌تواند به لحاظ روحی روانی خود را تغییر دهد و به همین جهت نمی‌توان این مورد را کاملا ذاتی و غیر اکتسابی دانست.
هم افزایی مثبت تفاوت اصلی تیم و گروه
همان طور که بیان گردید، در یک تیم، اعضا در تلاشند به هر نحوی به هم کمک کنند تا نتیجه دلخواه کل مجموعه به دست آید و به همین جهت به هم یاری می رسانند و نیروی جمعی آن‌ها به مراتب قوی تر از نیروی فردی هر یک از آن‌هاست، که موجب می‌شود دستیابی به اهداف جمعی در دسترس تر باشد.
مثال بارز هم افزایی مثبت، چرخ دنده‌های یک ساعت است. هر کدام از چرخ دنده‌های یک ساعت قابلیت بسیار کمی دارند ولی وقتی در هم چفت شده و با هم کار میکنند کار ساعت دارای راندمان می‌شود. هر چرخ دنده که از کار بیفتد بقیه نمی توانند کار را جلو ببرند. از این رو همکاری تنگاتنگ میان اعضا، از ویژگی های تیم است.
تیم بودن لازمه موفقیت استارت آپ ها
می‌دانیم کسب و کارهای نوپا یا همان استارت آپ‌ها معمولا سرمایه مالی زیادی ندارند و معمولا یک تیم متخصص و هماهنگ و همدل می‌تواند سرمایه اصلی آن‌ها برای موفقیت باشد. از این رو برای این گونه کسب و کارها بیش از کسب و کارهای سنتی لازم است که تیم بودن را به درستی و به شکل مناسب داشته باشند. به عنوان مثال فرض کنید تصمیم دارید یک کسب و کار نوپا یا همان استارت آپ دانش بنیان راه اندازی کنید. بدین منظور شما با چند نفر از دوستان خود، یک تیم برای شروع کار تشکیل می‌دهید.
حال فرض کنید هدف یکی از دوستان از عضویت در این کسب و کار، استفاده از مزایای معافیت از خدمت سربازی باشد. هدف دوست دیگر شما افزایش درآمد خود در کوتاه مدت باشد و هدف شما بین المللی کردن این کسب و کار. این اختلاف اهداف می تواند در صورت نداشن هدف مشترک بین اعضا به کسب و کار ضربه وارد نماید. این اختلاف می تواند در مورد رویکردهای افراد به نحوه انجام کارها نیز وجود داشته باشد.
به همین جهت لازم است اعضای تیم استارت آپ‌ها قبل از شروع کار اهداف، رویکردها و در کل ذهنیت خود را با هم مطرح کنند تا به هماهنگی با هم برسند. در غیر این صورت ممکن است اعضای تیم در طول مدت کار، به مرور از هم فاصله بگیرند. این مشکل در صورت وقوع ابتدا می‌تواند مانع هم افزایی و همدلی اعضای تیم بشود. در شرایط حاد تر، این اتفاق می تواند حتی در نهایت باعث از هم پاشیدن تیم شود و استارتاپ یا کسب و کار نوپا را در همان ابتدای راه به نابودی برساند.
پیشنهاد می شود اگر شما به عنوان یک مدیر یک سازمان یا کسب و کار قصد دارید از مزایای تیم سازی و کار تیمی استفاده کنید می توانید با شرکت در دوره های تخصصی و مهارتی دانش لازم برای کنترل و مدیریت اعضای تیم را کسب کنید تا بتوانید بر اساس اهداف سازمانی خود به موفقیت های بیشتری برسید.
همچنین با انجام تست های مختلف روانشناسی نظیر تست هوش هیجانی بار آن رایگان می‌توانید با شناخت احساسات و شخصیت های اعضای تیم به یک انسجام و هماهنگی ایده آل برسید.
موثرترین روش ایجاد یک تیم قدرتمند
۹ فرد تاثیر گذار یک تیم :
کار را به جلو می برد و کارها را انجام می دهد، ایده روشنی از جهت مورد نظر هدف تیم دارد.
Implementer :
کارها را انجام می دهد، به دنبال راه هایی برای تبدیل استراتژی به عمل و ایجاد فعالیت عملی است.
Completer-Finisher :
بر تکمیل کارها و مرتب کردن تمام قسمت های برنامه کاری تیم تمرکز می کند.
Coordinator :
مدیر گروه، اغلب در نقش رهبری تیم و سیاست های کلی فعالیت می‌کند.
Team Worker :
به عنوان بخش از یک تیم به تیم کمک می کند تا به طور موثر کار کند.
Resource Investigator :
منابع و تحقیق را برای کمک به تیم جمع آوری می کند.
Plant :
ایده ها و راه حل های خلاقانه تولید می کند، هر چند ممکن است تمام ایده ها عملی نباشد.
Monitor-Evaluator :
در ارزیابی انتقادی ایده ها و پیشنهادات و در تصمیم گیری تیم مهارت دارد.
Specialist :
دانش تخصصی را برای گروه به ارمغان می آورد که همیشه برای عملکرد مؤثر ضروری نیست.
