مهارت کنترل احساسات
بخشی از وجود انسان را احساسات وی تشکیل داده است که قطعا بعد احساسی از مهم ترین ابعاد وجودی بشر است و میتواند در صورت مدیریت درست در تصمیم گیریها و جهت دهی به زندگی انسان تاثیر بسزایی داشته باشد. واضح است افرادی که مهارت کنترل احساسات را در خود به شکل قابل توجهی تقویت کرده اند، در مراحل مهم زندگی خود میتوانند درست در بزنگاههای حساس تصمیمات درست را بگیرند و روی خود تسلط کافی داشته باشند. بالعکس افرادی که مهارت کنترل احساسات را ندارند، در خیلی مواقع که در معرض هیجانات و تنشها قرار میگیرند، قدرت تصمیم گیری خود را از دست میدهند و اختیار خود را به احساسات خود میدهند و دچار تصمییم گیریهای احساسی و غیر عاقلانه میشوند.
مهارت کنترل احساسات
همان طور که عنوان شد، احساسات جزء جدا نشدنی وجود هر انسان سالمی است. برخی با یک دیدگاه اشتباه معتقدند برای بهتر شدن تصمیمات در زندگی لازم است که احساسات مورد سرکوب قرار گیرند. این در حالی است که هر انسان سالمی باید احساسات خود را پرورش دهد. اما مهارت کنترل احساسات را نیز در خود تقویت کند. در زمینه مسائل کاری و ملاقاتها و به ویژه مذاکرات فروش و بازاریابی هم مهارت مدیریت احساسات از موارد بسیار لازم به شمار میرود.
باید در نظر داشت مذاکره یعنی تلاش برای ضربه زدن به نقاط ضعف حریف و گرفتن امتیاز بیشتر. افرادی که در طول مذاکره نتوانند پایین و بالاها را تحمل کنند و بر احساسات خود مسلط نباشند، قطعا نمیتوانند نتیجه مثبتی در مذاکره به دست بیاورند. پس مهارت کنترل احساسات از مهم ترین قابلیتهایی است که باید بازاریابان و کارشناسان فروش و مدیران فروش داشته باشند.
سرکوب احساسات
عدم سرکوب احساسات برای سالم بودن یک انسان و تک بعدی نشدن وی بسیار مهم است. یک فرد باید بتواند احساسات خود را سرکوب نکند و رشد خود را در همه ابعاد وجودی داشته باشد، اما ضمنا بتواند در هر شرایطی احساساتش را نیز کنترل کند. شخصی که مهارت کنترل احساسات خود را دارد، میتواند مهارتهای خود را در هر شرایطی به بهترین نحو استفاده کند و تصمیمات درستی را در شرایط وجود محرکهای عصبی نیز اتخاذ کند.
چنین فردی در شرایط فشارهای عصبی نامناسب هم بهترین ارتباط را با دیگران میتواند حفظ کند. پس به همین علت شانس موفقیت بیشتری در مذاکرات خواهد داشت. این مذاکرات میتواند در همه ابعاد و زمینهها از جمله کاری، فروش، خانوادگی و دوستانه باشد.
اما افرادی که مهارت کنترل احساسات خود را ندارند، در صورتی که در برابر محرکهای عصبی قرار گیرند، واکنشهایی را انجام میدهند که اگر در شرایط عادی به آن بنگرند برای خودشان هم قابل قبول نباشد و این رفتارهای احساسی میتواند برای آنان و حتی برای دیگران تاثیر بسیار مخربی داشته باشد. از این رو باید این افراد سعی کنند با تکنیکهایی، مهارت کنترل احساسات EQ را در خود بالا ببرند که البته فرآیندی نسبتا زمان بر میتواند باشد.
چگونه احساسات خود را کنترل کنیم؟
مهم ترین مورد در کنترل احساسات این است که سعی کنیم در مورد دیگران با حسمان قضاوت نکرده و تصمیم نگیریم. به عنوان مثال اگر یکی از همکاران ما زیاد با روی باز با ما تعامل نمیکند، نباید به صرف همین رفتار وی قضاوت کنیم که وی از ما متنفر است.
بالا بردن قدرت تصمیم گیری در برابر عوامل احساسی نیز بسیار بسیار مهم است. ایمن شدن قدرت تصمیم گیری در برابر عوامل بیرونی موجب میشود که بتوان در هر شرایطی تصمیمات درست اتخاذ نمود. تصمیمات احساسی و در لحظه که در اثر عوامل عصبی وارده اتخاذ میشوند در حقیقت در اثر ترس و داشتن حس فرار میباشند.
عدم تصمیم گیری سریع نیز در مواقع مواجه شدن با شرایط احساسی تحت فشار و تنش بسیار مهم است. وقتی بلافاصله در اثر یک عامل خارجی تصمیمی میگیریم، قطعا میتواند این تصمیم در آینده توسط خود ما هم مورد تایید نباشد. از این جهت بهتر است قبل از تصمیم گیری کمی راه رفته و نفس عمیق بکشیم. قبل از واکنش نشان دادن در برابر احساسات یا در شرایط عصبی که احساسات بسیار تاثیر گذار هستند، یک نفس عمیق کشیده و صبر کنیم تا حالمان کمی ثابت و پایدار شود. سپس پنج دقیقه تنفس عمیق را ادامه دهیم، طوری که احساس کنیم ماهیچههایمان از انقباض در می آیند و ضربان قلبتان به حالت عادی برمیگردد. هنگامی که آرام تر شدیم، به خود بگوییم که این مسئله موقتی و زودگذر است و ما میتوانیم بر شرایط چیره شده و به تسلط مجدد را بر اوضاع بدست آوریم.
با احساسات خود مقابله نکنید.
عدم مقابله با احساسات خود نیز بخش مهمی از کنترل آنها میباشد. به جای اینکه احساسات خود را سرکوب کرده و به مقابله با آنها برخیزیم لازم است با آرامش سعی در کنترل آنها نماییم. حفظ کردن آرامش در بهبود مهارت کنترل احساسات EQ نقشی اساسی ایفا میکند. بهتر است راهی مناسب برای تخلیه احساسات خود نیز بیابیم. وقتی که احساسات خود را مدیریت کردیم، حال باید آن را در یک راه درست و صحیح رها کنیم. زیرا نمیتوان کلا احساسات را سرکوب کرد.
هیچ وقت نباید روی هم تلنبار شوند و یکباره در جایی نادرست بروز یابند. بدین منظور به دیدن یک فرد معتمد رفته و اتفاقات پیش آمده را برایش تعریف میکنیم تا هم حرف زده و کمی تخلیه شده باشیم و هم نظر وی را شنیده باشیم. شنیدن نظر دیگران، هشیاری و آگاهی ما را بالا میبرد. یک برگه برداشته و احساسات درونی خود را روی کاغذ بیاوریم. خیلی از افراد انجام ورزشهایی مثل کیک بوکسینگ یا ورزشهای رزمی را برای تخلیه احساسشان مفید میدانند.
عده ای دیگر مدیتیشن میکنند تا به حالت آرامش خودشان برگردند. باید هر فعالیتی که برای ما و رها شدن احساسات سرکوب شده ما مناسب تر است، را انجام دهیم. یکی ازمهم ترین این فعالیت ها میتواند دعا و انجام فرایض مذهبی باشد. زیرا دعا ما را به قدرت لایزال الهی وصل میکند و به ما این امکان را میدهد حس کنیم یک نیروی ماورایی پشتو پناه و پشتیبان ماست و ما با توان محدود خود در برابر مشکلات و تنش ها تنها نخواهیم بود. برای پی بردن به میزان مهارت خود در کنترل احساسات تست هوش هیجانی بار آن را انجام دهید.
ارتباط معنوی
یکی از مهم ترین مواردی که در برابر تنشها به ما کمک فراوان میکند ایمان به خداوند متعال و حس این موضوع است که وی همواره همراه و یار و یاور ماست میباشد. داشتن یک ارتباط قوی با خدا به شما کمک میکند تا راحت تر بر موانع غلبه کنیم. دلیل آن هم این موضوع است که اگر به قدرتی ما فوق خود باور داشته باشیم، به قدرت شفاعت الهی نیز باور پیدا میکنیم.
مثلا در اموری مانند اینکه چه باید بکنیم، چرا این اتفاق دارد میافتد یا نجات از یک موقعیت ناخواسته به نیروی ماورایی خدای متعال پناه میبریم و به آرامش میرسیم. وقتی بار زیادی از احساسات روی دوش ما سنگینی میکند، باید چشمان خود را بسته و یک راه حل مثبت را برای مسئله تصویرسازی کنیم و از خدا بخواهیم تا بهترین راه را برایمان روشن سازد. ایمان به خداوند متعال از بهترین راههای رسیدن به آرامش است که دقیقا برای بالا بردن مهارت کنترل احساسات، نیاز به آرامش داریم.
کاربرد مهارت کنترل احساسات در فروش و بازاریابی
همان طور که بیان گردید، مهارت کنترل احساسات میتواند ما را در کلیه مراحل زندگی در رسید به تصمیمات مناسب و کنترل عکس العملها در شرایط مختلف که باعث میشود دیگران هم در برابر ما تصمیمات بهتری بگیرند یاری میکند. از این رو باید سعی کنیم این مهارت را در خود نهادینه کنیم. این مهارت در جنبههای مختلف زندگی ما همچون خانواده، دوستان و کسب و کار میتواند یاری گر ما باشد. بدین ترتیب که در ملاقاتها و مذاکرات در هر یک از این زمینهها میتوانیم از این مهارت نهایت بهره را ببریم تا به بیشترین موفقیت مورد انتظار خود برسیم.
اما بیشترین اهمیت این مهارت در مذاکرات کاری و بازاریابی و فروش است. زیرا در یک مذاکره فروش قطعا چانه زدن زیادی اتفاق میافتد و افراد به نقاط ضعف یکدیگر حمله میبرند. از این رو باید از کوره در نرفته و در برابر فشارهای وارده خود را کنترل کرده و بتوانم در طول مذاکره اختیار خود را به دست احساساتمان ندهیم، بلکه احساساتمان را تحت کنترل خود درآوریم و بتوانیم طوری رفتار کنیم که طرف مقابل را به سمت خواستههای خودمان سوق دهیم و در نهایت بهترین نتیجه را از مذاکره حاصل نماییم.
در این رابطه انجام تست شخصیت رنگ هارتمن به شما کمک میکند ابتدا نقاط قوت و ضعف خود را بشانسید تا بتوانید با بهبود آن در امر فروش موفق تر عمل کنید.
نقش هوش هیجانی در فروش
اگر از یک فروشنده حرفه ای بپرسید که پایه و استدال منطق فروش شما چیست؟ در پاسخ می گوید هوش هیجانی. هوش هیجانی تنها عامل و محرکی هست که مانند یک شمشیر دو لبه هم برای خود فروشنده و هم برای مخاطب هدف فروشنده می تواند استفاده شود. درک احساسات مشتری و چگونگی کنترل و مهار آن یکی از رموز فروشندگان موفق است که در دوره تخصصی امپراتوری فروش به این نکته مهم به طور جامع پرداخته شده است.
طبق نتایج از بین ۱۰ درصد تماس برای فروش نهایت تا ۷۰ درصد آنها با عدم قبول و پذیرش مواجه می شوند. این امر در کنترل احساسات و تمرکز فکری فروشندگان تاثیر منفی به جا می گذارد. با توجه به این مشکل حاد در بین بسیاری از فروشندگان دوره هوش هیجانی تهیه و آماده شد تا مهارت فردی در ارتباط با دیگران را به شما منتقل کند تا علاوه بر فروش حرفه ای در مذاکرات فروش هم به عنوان یک فرد موفق به جایگاه بالایی برسید. پیشنهاد می کنیم مقاله “ تاثیر هوش هیجانی بر فروش ” را مطالعه کنید.