کتاب چه کسی مغز مرا خاموش کرد؟ اثر کارولاین لیف، موضوع چگونگی تاثیر افکار بر عواطف، احساسات و جسم را مطرح میکند.
کارولاین لیف (Caroline Leaf) در این کتاب، نگاهی اجمالی به علوم مغزی، دانش شناخت فکر، و برقراری ارتباط با دیگران داشته و در حوزههای تخصصی علم زیست عصبشناسی وارد نشده است.
کتاب چه کسی مغز مرا خاموش کرد، درباره چیست؟
کتاب چه کسی مغز مرا خاموش کرد؟ نوشته دکتر کارولاین لیف، یک روانشناس و متخصص در زمینه شناخت و فراشناخت، است. این کتاب به بررسی تأثیرات افکار سمی بر سلامت ذهنی و جسمی انسان میپردازد و راهکارهای علمی و عملی برای مقابله با آنها را ارائه میدهد.
نویسنده با استفاده از تحقیقات و تجربیات خود، نشان میدهد که چگونه مغز انسان قابلیت نوسازی و رشد دارد و میتوان با تغییر نحوه فکر کردن، خاطرات جدید و مثبت ایجاد کرد.
کتاب به دوازده حوزه اثرگذاری افکار سمی بر زندگی انسان اشاره میکند و آنها را پلیدهای دوازدهگانه مینامد. این پلیدها شامل عواملی هستند که در ما عواطف و احساسات تنشزا، نگرانی، ترس، دلزدگی و غیره ایجاد میکنند.
نویسنده با استفاده از زبان ساده و استعارات، توضیح میدهد که چگونه افکار ما به شکل درختان در ذهنمان شکل میگیرند و با گسترش شاخههای خود، بر بدن و ژنهای ما تأثیر میگذارند. همچنین روشهای سمزدایی ذهن را برای خلاص شدن از پلیدهای دوازدهگانه آموزش میدهد.
کتاب چه کسی مغز مرا خاموش کرد؟ یک کتاب پرفروش و پرطرفدار در حوزه خودسازی است که به بسیاری از افراد کمک کرده است تا با تغییر فکر خود، زندگی بهتر و سالمتری داشته باشند.
کارولاین لیف در کتاب چه کسی مغز مرا خاموش کرد؟ (?Who Switched Off My Brain) عقیده دارد که زنجیرهای تفکر سمی را میتوان به شیوهای پویا درهم شکسته، و ذهن را نوسازی کرد. همچنین افکار، عواطف، و احساسات سمی زدوده شده و مغز خود را روشن ساخت.
آیا تا بحال حس کردهاید مغزتان خاموش شده است؟ آیا تا بحال احساس ناامیدی، سردرگمی یا از پا درآمدن کردهاید؟ آیا در زندگی خود یا خانوادهتان الگوهای ناسالمی وجود دارند که نتوانید آنها را به سادگی کنار بگذارید؟
یک فکر ممکن است بیضرر به نظر بیاید، اما وقتی سمی شد حتی اگر در حد همان فکر هم باقی بماند، میتواند برای جسم، عواطف و مدیریت احساسات که به آن هوش هیجانی هم گفته می شود، خطرناک باشد. خوشبختانه دورهای که ما در آن زندگی میکنیم، دوره دگرگونیهای بزرگ است.
خواندن کتاب چه کسی مغز من را خاموش کرد؟ چه تاثیری بر هوش هیجانی دارد؟
خواندن این کتاب قطعا میتواند تاثیر مثبتی بر هوش هیجانی داشته باشد.
هوش هیجانی عبارت است از توانایی شناخت، درک، کنترل و بیان احساسات خود و دیگران. این توانایی به ما کمک میکند تا با استرس، چالشها، تصمیمگیریها و روابط بهتر مقابله کنیم.
افکار سمّی، مانع از توسعه هوش هیجانی ما هستند. زیرا آنها باعث میشوند که مغز ما در حالت تنش قرار بگیرد و عملکرد آن را کاهش دهد. همچنین آنها باعث میشوند که عواطف و احساسات منفی و ناسالم در ما ایجاد شود و روابط ما را با خود و دیگران تحت تأثیر قرار دهد.
با خواندن کتاب چه کسی مغز من را خاموش کرد؟ میتوانیم یاد بگیریم که چگونه افکار سمّی را شناسایی، جدا و جایگزین کنیم. این کار باعث میشود که مغز ما به حالت آرام برگردد و عملکرد آن را بهبود بخشد.
همچنین باعث میشود که عواطف و احساسات مثبت و سالم در ما ایجاد شود و روابط ما را با خود و دیگران بهبود بخشد. بنابراین، با خواندن این کتاب، میتوانیم هوش هیجانی خود را افزایش دهیم و زندگی بهتر و سالمتری داشته باشیم.
در بخشی از دوره هوش هیجانی دکتر یحیی علوی در مورد تفکیک احساسات و سمزدایی صحبت شده و تمرینهای جالبی نیز طراحی شده است.
چرا خواندن کتاب چه کسی مغز مرا خاموش کرد؟ را توصیه می کنیم؟
کتاب چه کسی مغز من را خاموش کرد؟ یک کتاب مفید و کاربردی است که به ما نشان میدهد که چگونه میتوانیم با تغییر نحوه فکر کردن، زندگی خود را بهبود بخشیم.
در کتاب چه کسی مغز مرا خاموش کرد؟ میتوانیم به وضوح ببینیم که علوم مغزی تا چه اندازه در موارد ذیل با تعالیم الهی همسوست. بازسازی ذهن، زدودن افکار و عواطف و احساسات سمی و حتی اینکه مغز به واقع میتواند با تعالیم الهی دوباره روشن شود.
در “کتاب چه کسی مغز مرا خاموش کرد” چه می آموزیم؟
افکار سمی، مانند زهر کشنده هستند. در کتاب چه کسی مغز مرا خاموش کرد؟ میآموزیم که چگونه پلیدهای دوازدهگانه یعنی دوازده حوزه افکار سمی زندگیمان را شناسایی کنیم و آنها را بزداییم و چرخه تفکر سمی را در هم بشکنیم. میتوانیم با افکارمان، عملا همه حوزههای زندگیمان از قبیل روابطمان، سلامتیمان و حتی موفقیتمان را اصلاح کنیم.
این کتاب به ما یاد میدهد که:
- افکار سمّی چه تأثیرات منفیای بر سلامت ذهنی و جسمی ما دارند و چگونه میتوانیم آنها را شناسایی و از بین ببریم.
- افکار سالم و خلاق چگونه به ما کمک میکنند تا عملکرد مغز، خلاقیت، حافظه، تمرکز، تصمیمگیری و یادگیری را افزایش دهیم.
- روشهای سمزدایی ذهن چگونه به ما آموزش میدهند که با استفاده از قدرت فکر خود، خاطرات جدید و مثبت ایجاد کنیم و آنها را تقویت و تثبیت کنیم.
- تغییر در نحوه فکر کردن چگونه باعث بهبود روابط اجتماعی، هدف زندگی، آینده شاد و پُر بار و رضایت از خود میشود.
بنابراین، اگر شما هم دوست دارید تا با تغییر فکر خود، زندگی بهتر و سالمتری داشته باشید، پس این کتاب را بخوانید.
“کتاب چه کسی مغز مرا خاموش کرد” شامل چه بخشهایی است؟
مطالب کتاب در چهار بخش و به زبانی ساده تدوین شده است که عبارتند از: «مغزتان را روشن کنید»، «تنش»، «دانش شناخت فکر»، و «پلیدهای دوازدهگانه».
تقسیم افکار سمی در کتاب چه کسی مغز من را خاموش کرد؟
دکتر کارولاین لیف افکار سمی را به دوازده حوزه تقسیم میکند این پلیدها عبارتند از:
- پلیدی اول: افکار منفی و ناسالم
- پلیدی دوم: عواطف و احساسات منفی و ناسالم
- پلیدی سوم: گفتار منفی و ناسالم
- پلیدی چهارم: انتخابهای منفی و ناسالم
- پلیدی پنجم: خواب منفی و ناسالم
- پلیدی ششم: تغذیه منفی و ناسالم
- پلیدی هفتم: روابط منفی و ناسالم
- پلیدی هشتم: محیط منفی و ناسالم
- پلیدی نهم: بدن منفی و ناسالم
- پلیدی دهم: روح منفی و ناسالم
- پلیدی یازدهم: هدف منفی و ناسالم
- پلیدی دوازدهم: آینده منفی و ناسالم این پلیدها باعث میشوند که مغز ما در حالت تنش قرار بگیرد و عملکرد آن را کاهش دهد.
چرخه های فکر سمی چگونه مغز ما را درگیر می کنند؟
هر فکر سمّی که در ذهن ما شکل میگیرد، چرخهای را طی میکند که شامل چهار مرحله است:
- مرحله اول: گردآوری. در این مرحله، مغز ما اطلاعات را از حسهای خود گردآوری میکند.
- مرحله دوم: ژرفنگری. در این مرحله، مغز ما به اطلاعات گردآورده شده تفکر عمقی میکند.
- مرحله سوم: یادداشتبرداری. در این مرحله، مغز ما خاطرات را در قسمتهای مختلف ذخیره میکند.
- مرحله چهارم: بازنگری. در این مرحله، مغز ما خاطرات را بارها و بارها تکرار و تقویت میکند. این چرخه باعث میشود که فکر سمّی به شکل چشمگیری در ذهن جای بگیرد و به شبکۀ عصبی بپیوندد.
هر بار کــــــــــــــــه به فکر سمّی فکر میکنیم، شاخههای آن بیشتر میشوند و پیوند آنها قویتر میگردد. این فکر سمی میتواند بر بدن و ژنهای ما تأثیر منفی بگذارد و باعث بروز بیماریها و اختلالات شود.
مراحل سمزدایی ذهن چیست؟
در کتاب چه کسی مغز مرا خاموش کرد؟ برای خلاص شدن از این پلیدهای دوازدهگانه، نویسنده روشهای سمزدایی ذهن را آموزش میدهد که شامل پنج مرحله است:
- مرحله اول: دستیابی. در این مرحله، مغز ما به دنبال فکر سمّی میگردد و آن را شناسایی میکند.
- مرحله دوم: گذرگاه. در این مرحله، مغز ما فکر سمّی را از شبکۀ عصبی جدا میکند و آن را به حالت ضعف میبرد.
- مرحله سوم: بازسازی. در این مرحله، مغز ما فکر سمّی را با فکر مثبت و سالم جایگزین میکند و خاطرات جدید را ایجاد میکند.
- مرحله چهارم: نظارت. در این مرحله، مغز ما فکر جایگزین شده را بارها و بارها تقویت و تثبیت میکند.
- مرحله پنجم: تعادل. در این مرحله، مغز ما فکر جایگزین شده را با همه جنبههای زندگی خود هماهنگ و همسو میکند.
این روشهای سمزدایی ذهن باعث میشوند که فکر سمّی کاملاً از بین برود و جای خود را به فکر سالم و خلاق بدهد. این تغییر در نحوه فکر کردن، باعث بهبود عملکرد مغز، سلامت بدن، روابط اجتماعی، هدف زندگی و آینده شاد و پُر بار خواهد شد.