هوش و خیانت: ارتباط پیچیده ای فراتر از تصور
تحقیقات اخیر نشان می دهد که در میان مردان، به نظر می رسد افرادی با هوش بالاتر تمایل کمتری به خیانت به شریک زندگی خود دارند. با این حال، این موضوع بسیار پیچیده تر از یک ارتباط ساده است و عوامل دیگری مانند شخصیت فرد و انتخاب همسر نیز نقش مهمی ایفا می کنند، البته در زندگی مدرن، میتوان با تست هایی مثل آزمون شخصیت شناسی MBTI خیلی از مشکلات را قبل از وقوع پیشگیری کرد.
تصور غالب بر این است که مردان بیشتر از زنان احتمال دارد به شرکای عاطفی خود خیانت کنند. این باور ریشه در داستان های قدیمی دارد که مردان توانایی مقاومت در برابر توجه زنان را ندارند و زنان ظاهراً خودکنترلی بیشتری دارند.
در واقع، اگرچه ممکن است این نگرش در گذشته تا حدودی صحت داشته باشد، اما در سال های اخیر شاهد افزایش چشمگیر خیانت زنان بوده ایم. مطالعه ای از موسسه کینزی در دانشگاه ایندیانا نشان میدهد که میزان خیانت زنان تقریباً به همان اندازه مردان است. نظرسنجی اجتماعی عمومی سال ۲۰۱۳ در ایالات متحده نیز نشان داد که تعداد زنانی که خیانت خود را گزارش کردهاند در دو دهه گذشته تقریباً ۴۰ درصد افزایش یافته است، در حالی که میزان خیانت مردان تقریباً ثابت مانده است.
اگر موضوع به سادگی تفاوتهای جنسیتی خلاصه نمیشود، پس احتمالاً جنبههای دیگری از شخصیت ما در این امر دخیل هستند.
هوش و میل به خیانت: رابطهای ظریف
برخی معتقدند که خیانت به شریک زندگی نشانهای از زود خسته شدن است و بنابراین افراد باهوشتر احتمالاً بیشتر خیانت میکنند. در واقع، تحقیقات علمی از این نظریه حمایت نمیکنند.
اهمیت هوش هیجانی در روابط عاشقانه بسیار زیاد است. مطالعهای در سال ۲۰۱۰ که در مجله روانشناسی اجتماعی فصلی منتشر شد، نشان داد که مردان با هوش بالاتر کمتر تمایل به خیانت به شرکای خود دارند. با این حال، این به این معنی نیست که آنها کمتر خیانت میکنند.
نویسنده این مطالعه، دکتر ساتوشی کانازاوا از مدرسه اقتصاد و علوم سیاسی لندن، نتایج دو نظرسنجی بزرگ در ایالات متحده را که پاسخهای هزاران نوجوان و بزرگسال را دربرمیگرفت، تجزیه و تحلیل کرد.
این مطالعه نتیجه میگیرد که “مردان باهوشتر بیشتر از مردان کم هوش تر به ارزش تک همسری و انحصاری بودن روابط جنسی اهمیت میدهند.” با این حال، ترجیح و رفتار دو مقوله متفاوت هستند. کانازاوا دریافت که مردان باهوشتر همزمان هم بیشتر به انحصاری بودن روابط جنسی اهمیت میدهند و هم احتمال بیشتری دارد که روابط خارج از ازدواج داشته باشند.
یکی از تفسیرهای احتمالی این یافتهها این است که چنین رابطهای در مورد زنان مشاهده نشده است. سطح درک شده هوش بر میزان خیانت آنها تأثیری نداشته است. به گفته کانازاوا، روابط جنسی و انتخاب همسر معمولاً بر اساس تصمیم گیری زنان است، بنابراین آنچه مردان میخواهند یا ترجیح میدهند اهمیت چندانی ندارد.
تکامل روابط و ریشههای احتمالی خیانت
این موضوع به چگونگی تحول روابط در طول صدها هزار سال گذشته باز میگردد. زمانی که روابط انسانی ابتدایی و جدید بود، به نفع مردان بود که با هر تعداد زن ممکن جفت گیری کنند تا فرزندان بیشتری به دنیا بیاورند.
این مزیت تکاملی برای مردان امروزی چندان حیاتی نیست. کانازاوا نظریهپردازی میکند که این مردان کم هوشتر هستند که قادر به کنار گذاشتن غرایز اولیه خود نیستند و در نتیجه به شرکای خود خیانت میکنند.
از سوی دیگر، زنان همیشه مزیت داشتن یک شریک را درک کردهاند، زیرا تعداد محدودی تخمک برای تولید مثل دارند. برای زنان، همیشه کیفیت بر کمیت ارجح بوده است، بنابراین منطقی است که تفاوتی بین هوش و سابقه خیانت آنها مشاهده نشود.
نتایج مطالعه دیگری در سال ۲۰۰۸ که در مجله بررسی جامعهشناسی آمریکا منتشر شد، نشان میدهد که افرادی که از لحاظ مالی به شریک خود وابسته هستند، بیشتر احتمال دارد که خیانت کنند. این امر به ویژه در مورد مردانی که به زنان وابسته هستند، صادق است.
در سوی دیگر معادله، زمانی که زنان نان آور رابطه هستند، کمتر احتمال دارد که خیانت کنند. اما زمانی که مردان نان آور هستند، به خصوص زمانی که بیش از ۷۰ درصد درآمد خانواده را تامین میکنند، احتمال خیانت آنها بیشتر است.
چرا مردان و زنان خیانت میکنند؟
یک نظرسنجی که در اوایل سال جاری انجام شد، به دلایل متفاوتی که زنان و مردان برای خیانت ذکر میکنند، پرداخته است. بر اساس این نظرسنجی، مهمترین دلیل زنان برای خیانت، کمبود توجه از طرف همسر خود بوده است. در حالی که برای مردان، صرفاً جذابیت فرد جدید، بیشترین انگیزه را داشته است.
از دیگر دلایل ذکر شده توسط زنان، میتوان به احساس حمایت شدن از فرد دیگر و همچنین تردید نسبت به رابطه فعلی اشاره کرد. مردان نیز کمبود رابطه جنسی در رابطه فعلی را دلیل دیگری برای خیانت عنوان کردهاند.
میشل بینسوینگر
روزنامه نگار سوئیسی و نویسنده کتاب “خیانت: راهنمایی برای زنان”، در مصاحبهای با روزنامه ایندیپندنت، توضیح میدهد که چرا به نظر میرسد زنان بیشتر به جنبههای عاطفی خیانت اهمیت میدهند، در حالی که مردان به جنبههای جسمی متمرکز هستند.
او میگوید: “برای مردان، اغلب مسئله فرصت است. اگر فرصتی ایده آل با ریسک پایین کشف شدن پیش بیاید، احتمال خیانت افزایش مییابد. زنان به طور معمول فرصتهای بیشتری دارند، اما انگیزههای دیگری برای آنها وجود دارد. بسیاری از زنان احساس ناخواسته بودن، نادیده گرفته شدن یا ناراحتی میکنند، بنابراین به دنبال هیجان میگردند.”
تحقیقات دیگر نشان دادهاند که “یک بار خیانت، همیشه خیانت”، ممکن است تا حدودی صحت داشته باشد. بنابراین، به جای نگرانی در مورد هوش شریک زندگی خود، شاید سرنخهای وفاداری به گذشته او بازگردد. اگر سابقه پاکی دارد، میتوانید او را بیگناه فرض کنید تا زمانی که خلافش ثابت شود – این تصمیم با شماست.